🌹 در پناه علی!
(به یاد استاد آیتالله آقاشیخعلیپناه اشتهاردی)
🖌 نویسنده: علیاکبر مظاهری
🌿 زیباییهای اخلاق(۱۱)
🔻 اشاره
قرارمان با شمایان؛ خوانندگان خوبمان، این است که از اخلاق بنویسیم و گوشههایی از زیباییهای اخلاق را بنمایانیم و نیز پارهای از اخلاقمداران را نشان دهیم، تا جانهایمان فربه شود و مبادا از نبود کرامتهای اخلاقی، ناامید شویم و مبادا بپنداریم که عصر انسانیتِ کریمانه، گذشته است.
اینک با هم شویم و سر قرارمان رویم.
🌻 دیانت و روحانیت
نوجوان بودم که به حوزهٔ علمیه وارد شدم. استادی داشتیم الاهی. ایشان پنجشنبهها درس اخلاق میفرمود. آن درس، از همهٔ درسهایشان بیشتر بر جانم مینشست. در نخستین درسی که خدمت ایشان رسیدم، فرمود: «اولین شرط طالب علوم دینی، آن است که متدین باشد.»
این سخن، هم به دلم نشست، هم تعجبم را برانگیخت. در دل زمزمه کردم: مگر ممکن است کسی طلبهٔ علوم اسلامیشود، عالم دین گردد، روحانی شود، اما متدین نباشد؟! اگر متدین نباشد که به این مسیر نمیآید. سؤال و تعجبم را با استاد مطرح کردم. ایشان پاسخی داد، که فعلاً بماند... .
🌼 شیخی در پناه علی!
آیتالله «آقاشیخعلیپناه اشتهاردی»، عالمیبود ربّانی؛ به معنای حقیقی آن. ایشان از مصداقهای بارز این سخن سعدی بود که:
عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند
مرد اگر هست به جز عالم ربّانی نیست۱
عبارت «عالم ربّانی»، از حضرت امیر - علیهالسلام - در نهجالبلاغه است که به جناب کمیل فرمود:
«یا کمیل! ... النّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّانِىٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلى سَبیلِ نَجاة، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ»؛۲
ای کمیل، مردمان، سه گونهاند:
۱. عالمانی ربّانی.
۲. دانشجویانی بر طریقت رستگاری.
۳. و فرومایگانی بیمنزلت و پَشگانی بیمکانت.
از نعمتهای ارجمندی که خداوند به بنده عنایت فرمود، ادراک وجود این مجتهد پارسا است. در درس فقه و اخلاق ایشان حاضر میشدم. بخشهایی از کتاب «شَرح لُمعه» را خدمت ایشان خواندم. این کتاب، فقه است، اما هیچ کمیاز درس اخلاق ایشان نداشت. مگر درس فقه با درس اخلاق، قابل جمع است؟ بلی؛ اگر استاد فقه، اخلاقمند باشد؛ «فقاهت» را همانا «فهم عمیق دیانت» بداند.
آیتالله اشتهاردی، برای هر موضوع و مسئلهٔ فقهی، آیات و روایاتی در ذهن و سینهٔ پاکش داشت و آنها را «بهجا» با درسهایش میآمیخت. هیچکدام از درسهای ایشان؛ فقه، اصول، ... بدون رایحهٔ اخلاق نبود؛ هیچکدام. درس اخلاقشان که جای خود داشت.
💎 تَعَبُّد استاد
«تَعَبُّد» یعنی بندگی، اطاعت بیچونوچرا، سرسپردگی، دلدادگی، تسلیم آگاهانه و سپس تسلیم عاشقانه، و سپس تسلیم محض در حضور خداوند.
از اوصاف بارز ایشان تعبّد جامع به اسلام و تشیع بود. زندگی ایشان، منهای تعبّد، معنای قابل فهمینداشت. با همه وجود، به اسلام و تشیع، دل و جان سپرده بود. تعبّدش تعبّدی از سر دانش بود؛ تعبّدی عالمانه، خالصانه. گفتار و کردار او «خداییرنگ» بود. به فرمودهٔ خداوند: «صبغةاللهی»۳ بود.
استاد اشتهاردی چنان بود که نگاه به چهرهاش آدمیرا به یاد خدا وا میداشت:
«مَن یُذَکِّرُکُمُ اللّه َرؤیَتُهُ.»۴
گاهی که با شهید ابراهیم انصاری در درس ایشان بودیم، چنان شیفتهٔ جمالش میشدیم که میگفتیم: اگر ایشان از دنیا برود، چه کسی جای او را میگیرد؟!
آری؛ اکنون که از این جهان به سرای جاویدان رفته است، کسی جایگزین او نشده است.
رحمت و رضوان الاهی بر جان پاک ایشان.
۱۷ اسفند ۱۴۰۳/ ۶ ماه رمضان ۱۴۴۶
۱. قصاید سعدی، قصیدهٔ شمارهٔ ۷.
۲. نهجالبلاغه، حکمت ۱۴۷، ترجمه و توضیح علیاکبر مظاهری.
۳. صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ. (سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۳۸)
۴. تحف العقول، ص ۴۴.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علیاکبر_مظاهری